NEW MAFIA

part 8
درکل خیلی خوب بود خوبی که نمی‌دونم چطوری وصف کنم یه پسر کامل و بی نقصی در ظاهر اما در باطن هنوز نمی‌دونم اما میفهمم درگیر افکارم بودم مثل همیشه که هی بونگ پرید وسط افکار قشنگم و نگذاشت تفکراتم در مورد فیس بی نقصش را ادامه بدهم : خانم لی متاسفم بابت اینکه به شما توجهی نداشتم فراموش کرده بودم که شما اینجا هستید .
الان این جمله تعریف بود یا تخریب من نفهمیدم یعنی من برایش انقدر بی ارزش هستم که متوجه وجود من نشده .
هی بونگ: متاسفم اما میتونیم ادامه ی شب را با هم بگذرانیم و با یکدیگر بیشتر آشنا شویم . یجوری انگار متوجه شد که ناراحت شدم به خیال خودش میخواد جبران کنه فرصت خیلی خوبیه که بهتر بشناسمش.
دایانگ : البته با کمال میل. هی بونگ پس بیایید بریم چند تا پیک مشروب برداریم و بریم داخل حیاط اینجا خیلی شلوغ و پرسر و صدا است. دایانگ: حتما !
نزدیک هم بودیم ، نزدیک جوری که صدای نفس هایش را میشنیدم . قدم های کوچک اما صمیمی برداشته میشد صدای برخورد کفش مردانه ای به زمین با برخورد پاشنه ی کفش من با یکدیگر ترکیب شده بودند و صدای جذابی ساخته شده بود......- ادامه دارد-
دیدگاه ها (۵)

بمونۍ برام تا ابد و یک روز👫🏻❤!' تولدت مبارک دلبرم🤍🎂 𖧧 ָ️

حق میگه

NEW MAFIA

NEW MAFIA

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط